آخرین مطالب پيوندها
وبلاگ مهندسی شیمی88روز دانشگاه شهید باهنر کرمان University Kerman Chemical Engineering 88 تعریف شما از موفقیت چیست؟ به ظر من موفقیت سه جنبه دار .ارتبا انسان با خودش ارتبا انسان با خدا وارتباط انسان با زنگی .یک نفر ممکن است در یکی از3 جنبه خیلی خوب باشد اما در دو تای دیگر لنگ بزند یادر دو مورد دیگر خوب باشد و در یک مورد ضعیف!کسی موفقه ک در هر سه مورد خوب باشد .من به نظر خودم آدم موفقی نیستم چون ارتباطم با زندگی خیلی خوب نیست یعنی ب خاطر مشغله هایی ک دارم فرصت نم کنم به زن وبچه ام برسم بنابراین انقدر ک باید باشم خودم رو آدم موفقی نمی بینم ب نظر شما بین عشق و آزادی و و اراده و احتیار و عمل و شادی کدامیک بزرگترین عامل موفقیت انسان است؟؟؟؟ به نظر من همان شق است . شم هر یک از موارد دیگر را انتخاب کنید می بینید ک یک جایی محدود می شوند اما عشق بی انتهاست و هیچ محدودیتی ندارد.عشق آزادی اشت و عشق ریشه ی تمام موفقیت هاست. دوران کودکی شما چگونه گذشت شر بودید یا آرام؟؟؟؟؟؟؟ بچه آرومی بودم وحتی کمی گوشه گیر فکر می کنید اگر در خانواده ای ب دنیا می آمدید ک مثلا پدرتانن بی سواد بود ومادرتن یک زن عامی بود باز هم می توانستید رضارشید پور باشید باهمین سطح توانایی و معلومات؟؟؟؟؟؟؟ خب محیط که حتما تاثیر گذار است.من قبلا هم گفتم که همه ی موفقیت های زندگی ام را مدیون مادرم هستم و از پدرم هم بسیار سپاسگذارم . اما معتقدم ک تربیت خانوادگی اگر چه شرط لازم است ولی کافی نیست.اراده و خواست خود انسان مهم تر است. در دوران کودکی چه کارتونی بیشتر می دیدیدیا دوس داشتید؟؟؟؟؟؟؟ پلنگ صورتی را,به خاطر آزمون وخطایش در دوران نو جوانی تان درس می خواندید یا بیشتر دنبال تفریح وسینما و شیطنت بودید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ شیطنت که نمی شود اسمش را گذاشت.امابیشتر دغدغه ام همین سینما بود و ان زمان خیلی فیلم میدیدم .البنه این موضوع به درسم هم لطمه نمی زد و نمراتم خوب بود به خاطر همین کسی به خاطر این قضیه با من کاری نداشت .در دوره دبیرستان معدل کلم 18/96شد و بعدش کنکور دادم و در همان سال اول با رتبه ی 1568کارشناسی ارشد رشته ی سازه دانشکاه تبریز پذیرفته شدم و رفتم.سپس در دوره ی کارگردانی فارغ التحصیل شدم و زبان انگلیسی را هم در کنارش به شکل اکادمیک دنبال کردم .از آنجا که از بچگی کار با هواپیما را دوس داشتم به سراغ رشته ی خلبانی رفتم و ان را تا سطحpTLادامه دادم .بااین همه به نظرم آدم باید برخی اشتباهاتش را بپذیرد و روی گذشته اش تعصب نداشته باشد.من اگر ان موقع نگاه النم را داشتم فقط یکی از این رشته ها را تا عالی ترین درجه ممکن ادامه می دادم. مثلا همین خلبانی را تا عالی ترین درجه ممکن ادامه می دادم و یک خلبان حرفه ای می شدم یا اینکه در همین رشته ی معماری PHDمی گرفتم. ب نظررم یکی از شخصیت های شبیه شما مهران مدیر است برنامه های او هم مفهوم دارند وهم سرگرم کننده اند ب نظرم حداقل تعداد مخاطبان برنامه های شما دو نفر خلاف این نظریه راثابت می کند.؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ بله آفرین .مهران مدیری ک ارز دوستان خوب من است و من می دانم که پشت این چهره ی طنز او چه شخصیت متفکری نهفته است.در مورد خودم هم قصد تعریف ندارم اما ب طرفانه می گم که تمام برنامه هایی که اجرا کردم پر مخاطب ترین برنامه های صدا و سیما در دوره ی خودشان بوده اند.به هر حال من یک آدمی هستم که مطالعه می کنم و احساس می کنم حرف هایی برای گفتن دارم.
آقای رشید پور از اینکه بعضی ها ب شما بگویند "شومن"ناراحت نمی شوید ؟نه,من اصولا آدمی نیستم که بواهم از حرفی ناراحت بشوم .شومن که بد نیست حتی اگر بگویند "دلقک"باز هم اهمیتی نمی دهم .چون خودم می فهمم ک دارم چه کار می کنم و به آن چه انجام می دهم کاملا اعتقاد دارم. شما برای ودتان یک سالتی قائلید که اگر این اعتقاد نبود می توانستید از موقعیتی که کسب کرده اید پولهای بیشتری هم در بیاورید.درسته؟؟؟!!!!!!!!!!! خب برای تقاداتم در تلویزیون کار می کنم. شاید اگر می خواستم از این موقعیت به لحاظ مالی استفاده کنم می توانستم میلیون هاومیلیون ها تومان دیگر از صدا و سیما پول بگرم.اماما حتی برای خیلی کارهایی که انجام می دادیم اسپانسر هم قبول نمی کردیم. خب این اعتقادات چیست که این قدر برایتان ارزش دارند؟؟؟؟؟؟؟؟ فکر می کنم به عنوان یک انسان هرجا که هستیم و به هر طریقی که می توانیم باید مروج انسانیت,عشق و مهربانی باشیم.این رسالت اصلی ماست. نظرات شما عزیزان:
|